۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

صداقت رهبرشهید، خیانت ورسالت جامعه ی روحانیت وفرهنگیان(6)
کوتاهی روحانیون در تبیین راه مزاری(1)
بنا نداریم رسالت روحانیون را ازمنظر آیات وروایات به باز خوانی نشینیم و از این رسالت مداری وجامعه سازی، قرائت جدید ارایه کنیم.چون که رسالت مداری وجامعه سازی روحانیت از منظر آیات وروایات چنان بدهی وروشن است که بسان یک اصل موضوعی پذیرفته شده است ومؤمنین از امت اسلامی با این آیات وروایات مأنُوس هستند واغلب این روایات دینی را درحافظه خود محفوظ دارند.
در این نوشته سخن از کوتاهی وغفلت غیر عمد روحانیون عزیز ومکرم در برابر شهید مزاری است واین که چراروحانیون عزیز ما براساس رسالت دینی خود به تبیین راه عزت آفرین شهید دین وملت مزاری بزرگ،قیام نکرده اند تا در پرتو اندیشه این اصحاب دانش ومردان ارزش،قیامتی از قیام مردان استقامت خلق می شد وپرچم نهضت سرخ مزاری بر تارک تاریخ برافراشته می ماند وچنان که مردان استخوان آهن وزنان حورسیما وفرشته خوی بامیان وپامیرکه بر بام دنیا سکنا دارند و بین آسمان فسونگر وزمین زخار وگوهر خیر پیوندمی زنند،تاریخ گذشته را به آینده پیوند دهند وجامعه ی نو بیافرینند.
ازآنجای که روحانیون،جامه ی هدایت را بر تن دارند وجانشین معنوی رسولان هدایت وهادیان آسمانی وامامان عصمت وامامت هستندوادامه دهندگان راه رهروان رسالت وجماعت اهل حکمت می باشند،وظیفه دینی وملی داشتند ودارند که راه عزت آفرین مزاری راادامه داده به تبیین مکتب او بپردازندوچنان که خون مزاری بر مزرعه جان این امت درجریان است وهرروز خروشان تر می شود،پرتو اندیشه او نیز خورشید وارازافق باور واندیشه تابان تراز همیشه طلوع کنند وانوار آن تا تاریک ترین زاویه های حیات اجتماعی پرتو افشانی کنند.
روحانیون ما خوب می دانستند ومی دانند وآگاه هستند که مزاری،باشهادت خویش به دین وملت، حیات دوباره بخشید. چون خود را برای تجدید حیات دین وارزش های والای انسانی فداکرد،خود نیز چون حقیقت وحقایق دینی وارزش های والای انسانی جاودان شد واز مدار زمان خارج شد وبدل به حقیقت جاودان فرازمانی گردید.
این قبول است که مزاری دایر مدار حق وباطل نیست؛ بلکه این حق وباطل است که معیارسنجش کار مزاری وراه مزاری واقع می شود وراه مزاری به همان میزانی که با حق مطابق هست به همان میزان اعتبار وحجتیت دارد.
این سخن سخن حق است وادعای ما نیز همین است ومزاری خواهی وراز این همه ابرام واصراردرپای فشردن برراه مزاری درهمین حقیقت نهفته است.
ما به عنوان رهروان راه سرخ مزاری در متن زمان وجغرافیای اقتضای حیات،برهمین مبنا واندیشه ی صائب،راه سرخ او را تنها راه نجات این امت به استضعاف کشیده شده می دانیم. چون که این اندیشه برحق (یعنی حق مداری)مدعیان بسیار دارد ومدعیان این حق مداری از معجون بنام تقوای درلباس پوشیدن ونرمش درمیان مردم استفاده نموده با جامه ی عوام فریبی برتن نمودن، به راهزنی این امت می پردازند.
ما هم برهمین مبنای برحق واندیشه صائب، به مزاری وراه مزاری وفادار می مانیم چون که مزاری باشهادت ودر عمل خود ثابت کرد که از آن گروه راهزن نبوده ودر عقیده وایمانش صادق بوده وبا پیمانی که با مردم بسته بود وفادار ماند وبه وعده ی که به مردم داده بود که «به شماخیانت نمی کنم» و«ازخدا خواسته ام که خونم در میان شما ریخته شود» با شهادتش شهادت داد وخونش را بر رخ خورشیدپوشاند تا وفاداری وصداقت درجهان سرخ روی باشد واین ملت ملت سربلند وجاویدان بوده خورشید وار برتارک تاریخ خیمه عزت افرازد.
روحانیون وفادار به راه مزاری، مزاری را دایر مدار حق نمی دانند تا خناسان رهزن حق وحقیقت، با پیشانی های پینه بسته ولبان ترک خورده وجامه های عوام فریب،در میان امت دین مدار، هیاهو راه اندازند که «مزاری پرستی جای حق پرستی را گرفته است» وبا این هیاهوی معاویه گون وعمرو عاص وار، به قلب واقع وواقعیت وتلبیس حق بپردازند.
روحانیون وفادار به راه سرخ مزاری،مزاری رااز مصادیق روشن حق یافتند وچون اورا از مصادیق روشن وقوعی حق در بستر تاریخ یافتند به او وفادار ماندند. چون در این صورت وفاداری به مزاری یعنی وفاداری به حق ومزاری خواهی یعنی دیدن عریان حق در عینیت زندگی.
به همین دلایل ویافته های دیگر است که سخن گفتن از مزاری یک تکلیف دینی ووظیفه ی ملی است چون مزاری دیگر یک شخص نیست ومزاری از تشخص فردی وتخته بند ملیت وقوم خارج شده وبدل به حقیقت جاویدان شده وبه همه ی بشیرت تعلق دارد وهرانسانی که حق طلب وحق محور باشد او یک فردی مزاری خواه ورهروراه مزاری نیز هست.
با چنین نگرش است که من نسبت به طیف روحانیون وهم صنفانم، نقد دارم ومدعی هستم که روحانیون وفادار به راه مزاری در برابر مزاری رسالت خود را انجام نداده اند وباید به این کوتاهی وغفلت خود اعتراف نموده به جبران آن قیام کنند ونهضت باز گشت به عزت سرخ را بیاغازند تا «شقایق» پرپر نگردد و«لاله» بی چادر نماند و«پرستو» پرواز ازیاد نبرد.
کوتاهی روحانیون در تبیین راه مزاری
با این مقدمه،سخن را از اینجا میاغازیم که:روحانیونی که براساس آموزه های دینی ومطالعات شخصی خوداز عینیت جامعه،مزاری را ازمصادیق وقوعی حق درجامعه وزمان سیال،یافتند وبرای همین هست که به راه مزاری واندیشه های بی غل وغش او وفادار ماندند وراه اورا ادامه راه انبیاء وائمه اطهار می دانند،چرا درتبیین راه واندیشه مزاری کوتاهی نموده وکوتاهی می کنند؟
روحانیونی که راه مزاری را تنهاراه نجات این قوم به زنجیر کشیده شده می دانند، چرا به تبیین راه واندیشه مزاری در متن زمان قیام نمی کنند واز راه واندیشه مزاری تصویر شفاف وقرائت راهبردی ارایه نمی دهند؟
روحانیون برای تبیین اندیشه ومکتب مزاری فرصت های دینی دارند ودر این راه نیازی به هزینه کردن آبروی خود هم ندارند وخوش بختانه انجام این رسالت نیازمند یک دستگاه دولتی نیست وبه هیچ گونه هزینه ی مالی ی هم نیاز ندارد چون که امت ما وراه روان مزاری، مسلمان هستند واسلام دین عقل وبرهان هست وهمانطور که خود اسلام در دامن گستری خود به اقصانقاط جهان با زور وزر دامن نگسترانید بلکه عقل هارا شکوفا کرد وایمان شکوفه داد وارزش آفرید،تبیین اندیشه راه روان دین چون مزاری هم نیازی به هزینه کردن های آن چنانی ندارد وفقط کافی است که برهان را در مرزعه جان ها افشانید تا حکمت جوانه زند وعرفان ثمردهد.
ازآنجای که روحانیون ما مبلیغ دین هستند ودین اسلام دین علم وحلم وسلم می باشد،واز طرف دیگر اسلام یک سری شعایروسنت های دارد که این شعایر وسنت ها در قالب گرد همایی های مردمی دراجتماع تبلور می یابند ومأمنین برای بزرگداشت این شعایر وحفظ سنت،بدون هیچ الزام قانونی واجبارنهاد های دولت (بلکه براساس وظیفه وتکلیف دینی) در آن شرکت نموده واز هیچ گونه همکاری فکری وفیزیکی دریغ نمی کنند واین البته که یک فرصت بسیارارزشمند وطلایی، برای تبیین اندیشه های زمانی دین واندیشه اندیشه ورانی دینی است.
علاوه بر این شعایر وسنت های عام دینی،ما یک سری شعایر وسنت های درون مذهبی هم داریم وهرفرقه ازفرق اسلامی،دارای شعایر وسنت های مخصوص به خود هستند که این شعایر وسنت های درون مذهبی ودر هر حوزه از جغرافیای زیست محیطی، رنگ وروی مخصوص به خود را دارد وبرای تبیین اندیشه های دینی ومذهبی، فرصت وسرمایه ی بی نظیر است.
خوش بختانه در مذهب شیعه (که اکثریت از پیروان شهید مزاری از همین مذهب هستند) این شعایر وسنت های درون مذهبی درنسبت به شعایر وسنت های دیگر فرقه های محترم دینی کشور،ازکمیت وکیفیت بیشتر برخوردار هستند وبالتبع،روحانیون ما نیز درنسبت به روحانیون دیگر فرقه های مذهبی موجود کشور،دست شان باز است وفرصت بیشتروبهتر برای تبیین اندیشه های دینی دارند.
من از شرح وبسط بیشتر در بیان شعایر وسنت های شیعی برای تداوم اندیشه وراه انبیاء ومبرهن سازی آموزه های دینی،می گذرم وفقط به دو نمونه از این شعایر وسنت های شیعه برای اشاعه وایضاح سازی آموزه های دینی اشاره می کنم تا روشن شود که روحانیون ما در تبیین نکردن راه واندیشه شهید مزاری در پرتو این اندیشه های دینی ودرچنین زمان ها ومکانهای که (برای بزرگداشت شعایر وسنت های مذهبی) موجود است ،چقدر کوتاهی نموده وبه رسالت دینی ووظیفه ملی ومذهبی خود عمل نکرده وباید(به عنوان عذر تقصیر به پیشگاه خدا وشهیدان راه خدا) نهضت بازگشت به ارزش ها را ازسر بگیریم.
1 – عاشورا
عاشورا وبزرگداشت یاد شهیدان کربلا،یکی از شعایر وسنت های مذهبی شیعه است(البته بزرگ داشت عاشورا ویاد امام حسین ویارانش،اختصاص به شیعه ندارد وتمام فرق اسلامی یاد امام حسین وروز عاشورا را گرامی می دارند اما درمذهب شیعه از ویژگی های خاصی برخوردار هست که در دیگر فرق اسلامی وجود ندارد)
گرامی داشت عاشورا ویاد شهیدان گلگون کفن کربلا وکاروان اسرای کربلا به رهبری بزرگ زن تاریخ جوانمردی وپیغمبری،حضرت زینب(س) از جمله شعایر وسنت های مذهبی شیعه است که بقا وشفافیت مذهب شیعه در تاریخ همین مسئله است ونقش عاشورا در حفظ وشفافیت مذهب شیعه وارزش های والای انسانی پیروان این مذهب وپیوند عاشورا با زمان ومحیط زیست پیروان مذهب شیعه وشهادت محوری وشهید پروری در میان پیروان این مذهب، چیزی نیست که نیازمند به تورق در لابلای تاریخ باشد وبرای تبیین آن هفتاد من کاغذ را سیاه نمود.
نقش عاشورادر حفظ اسلام از گزند تحریف وتداوم بخشی روح حماسه وشهادت طلبی وشهید پروری در میان امت اسلامی، چنان روشن وشفاف است که خورشید درنیم روزآفتابی در دل کویر است.

اسدالله جعفری
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست: