۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه


امام حسین فطرت به گل نشسته انسان
سلام برحسین، گل باغ آفرنیش
بلوغ بهار رویش
طهارت باران
کرامت انسان
شاه بیت خلقت
بسم الله کتاب رحمت
عصمت اشک قلم
شیرازه حیات معقول
ایده آل تکاپوگران حیات برین
مشعل شاه راه هدایت
شهید مجمع الجزایر خوبی ها
اسطوره ارزش های والا ودست نیافتنی
سلام براو
اوکه حسین است
حیات را روح
سلام را اسلام واسلام راسحر وسحر راشفق
یاد یاد آوران است ویاران راپیغمبر ورسول صادق مصدق
نام ها از او نام می گیرد و«نی» بیاد او نوا دارد.
آری سلام برحسین وبر گلوی شفق گونش
سینه گلگون وگنجورش
چشمان شبنم ریز وخورشید آفرینش.
سلام بر حسین که با شهادتش به انسان آبرو داد
به آفرینش فلسفه دادوبه فلسفه حکمت وبه حکمت برهان.
سلام به حسین که اگر جان نمی داد جان ها به گل نمی نشست
باغ بی بهار می ماند وبهار به بلوغ نمی رسید
آری این حسین بود که خونش به شفق امید داد
به سپیده ساری بخشیدتا برشانه شفق اندازد وامید درجان انسان ساری وجاری باشد
یعنی که انسان بانگاه به شفق ورویت خون حسین:
از ظلم ظالمان نترسد ومجاهد باشد
درزمستان استبداد سینه را در کمرکش شهادت سپارد وحریت گل کند
غیرت به بلوغ رسد وایمان به نماز ایستد
عبادت محراب جوید وقبله راه پوید وبه کعبه رسد
اگر حسین نبود انسانیت به کدام سو به نماز می ایستاد؟
اکنون که محرم است وعاشورا درراه بیایید ما هم با حسین، وضوی خون بگیریم وبرای پاسداشت کرامت انسان به نماز ایستیم.
یاحق
اسدالله جعفری

هیچ نظری موجود نیست: