۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه




بنام خدا
چرا رهبران سیاسی هزاره از بشردوست حمایت نمی کنند؟

پدیده رمضان بشر دوست ،پدیده ی تازه ای نیست بلکه امتداد تاریخ است وادامه گاندی ها ومزاری ها وچیگواراها وابراهیم گاوسوارها وعبدالخالق ها.
البته ناگفته نباید گذاشت که رمضان بشردوست،با شهید مزاری تفاوت های بسیار دارد که یکی ازبارز ترین تفاوت های بشردوست با پیشوای شهیدان مزاری در اصل تدین ونوع آموزه های دینی وقومی است.
مزاری یک انسان متشرع بود ودر حوزه های دینی نجف وقم وسوریه درس خوانده بود وجهان را از منظر دین به تفسیر می نشست ودر مسائل قومی نیز مزاری خود را متعلق به قوم هزاره می دانست ودر عین حالی که خود را یک افغان می دانست ورسالت افغانی بودن خود را انکار نمی کرد،دردرجه اول خود را یک هزاره می دانست وداعیه نجات هزاره را از استبداد دینی ونژادی داشت ودر جهت احقاق همین حق انسانی جانش را داد وشهید راه آزادی انسان از چنگ استبداد دینی ونژادی شد.
اما بشردوست،نگاهش به جهان وسیاست وقومیت با نگاه مزاری متفاوت است زیرا او مثل مزاری جهان وسیاست را بانگاه دینی به تفسیر نمی نشیند وبه انسان وحقوق انسان نگاه دیگر دارد .
بشردوست خود را یک افغان می داند ومسائل قومی را قبول ندارد وهرگز شعار قومی نمی دهد وداعیه نجات انسان افغانی را ازاستبداد دینی وملی دارد نه داعیه نجات قومی خاصی را.
او در جهان غرب آموزش دیده وبا حقوق بشر وکرامت انسان آشنایی دارد ومطالعات انسان شناسانه ی «روسو»یی دارد ودرسیروسلوک فردی وانسانی به مکتب بودای وکنفسویوسی پابند است وزهد او زهد دینی نیست برخلاف شهید مزاری که زهد او زهد علی وار بود.البته تفاوت های بسیاری دیگر هم بین شهید مزاری وبشردوست هست .
علی رغم این تفاوت دیدگاه های انسان شناسی وملی بین شهید مزاری وبشردوست،همخوانی های هم دارد که از جمله دید انسان محورانه شهید مزاری و بشردوست در مسئله سیاست است.
در مسئله سیاست شهیدمزاری نگاه انسان محوری داشت وحقوق انسان بما هوانسان را مطرح می کرد وهمین نگاه انسان محورانه شهید مزاری به سیاست بود که او را با ربانی وسیاف درقابل قرار داد چون ربانی وسیاف به سیاست نگاه دین مدارانه دارند وبرهمین مبنا درسیاست تمامیت خواه هستند واگر ربانی وسیاف حقوق شهروندی هزاره ها را انکار می کردند وبرای تحقق اندیشه های تمامیت خواه شان با شهید مزاری سه سال جنگید، برای همین بود که نگاه شان به سیاست وانسان؛ نگاه دین محور وتمامیت خواه بود.
اما مزاری نگاه انسانی به سیاست وحقوق شهروندی داشت.برای همین بود که مزاری طرفدار سیاست باز وحق شهروندی متساوی بین تمام اقوام ساکن در افغانستان بود واز حقوق شهروندی تمام اقوام دفاع می کرد وبرای احقاق این حقوق ابتدا با احمدشاه مسعود و ژانرال دوستم وسیرت طالقانی به عنوان نمایندگان اقوام محروم ائتلاف نمود وبعد از خیانت احمدشاه مسعود به عهد وپیمان جبل السراج،شهیدمزاری با گلبدین حکمتیار وپیر گیلانی وپیر صاحب صبغت الله مجددی به عنوان نمایندگان اقوام پشتون زبان ائتلاف نمود.
بشردوست نیز همین نگاه انسان محوررادارد ومثل شهید مزاری طرفدار وداعیه دار احقاق حقوق شهروندی متساوی بین تمام اقوام ساکن در افغانستان است.
بشردوست در مصاحبه ی چندی پیش خودکه با تلویزیون بی بی سی داشت، خبرنگار بی بی سی ازایشان دررابطه با سیاست خارجی سؤال کرد که اگر شما رئیس جمهور شدید با امریکا چه می کنید آیارابطه برقرار می کنید؟
بشردوست در پاسخ گفته بود:
من درسیاست خارجی تابع منافع کشور خود هستم .اگر سیاست خارجی به نفع کشورم نباشد ولو این که پدرم باشد من از سرراهم برمی دارم اما اگر به نفع کشور ومردمم بود نعوذ بالله نعوذبالله نعوذ بالله شیطان هم که باشد من با او دست می دهم ودستش را می فشارم.
بشردوست از نظرنژادی وقومی یک هزاره است اما گرایش قومی ونژادی ندارد وهیچ گاه خود را یک هزاره نگفته است بلکه می گوید من یک افغان هستم وعملا هم ثابت کرده است که او یک افغانستانی است وبه هیچ رنگ ونژادی تعلق ندارد وخیمه اش واقعا خیمه ملت است وحقوق شخصی خودرا با تمام اقوام ساکن افغانستان به طور یکسان وعادلانه تقسیم می کند ودست تمام اقوام ساکن در افغانستان را به طور یکسان می فشارد .
.
چرارهبران سیاسی هزاره ازبشردوست حمایت نمی کنند؟

حمایت نکردن رهبران سیاسی از بشردوست علل متفاوت دارد ولی عمده ترین علت حمایت نکردن رهبران سیاسی هزاره از بشردوست ، مسئله منافع شخصی وخانوادگی وجایگاه سیاسی رهبران سیاسی هزاره است.
بشردوست کسی است که خلیلی،محقق،اکبری وشیخ قربانعلی عرفانی را جنایت کاران جنگی می داند واگر روزی رئیس جمهور شود این آقایان را مثل ربانی وسیاف وعبدالله وفهیم وامثال ایشان به داد گاه رسیدگی به جنایات جنگی تحویل می دهد ومعلوم است که در این دادگاه چه رخ خواهد داد وچه برسر این حضرات می آید.
اگربشردوست رئیس جمهور شود تمام اقوام وخانواده این رهبران از حقوق ویژه وشهرک سازی ها وسوپرمارکت داشتن ها ودست درازی کردن به حقوق واموال مردم محروم می شوند.
چنان که بشردوست به کرات گفته است که اگر رئیس جمهور شود، شهرک حاج نبی برادر خلیلی وزمین های وزرا ومعاونان کرزی را که سهمیه خانواده شهدا بوده واکنون بدل به سرمایه وملک شخصی شده بین خانواده های شهدا ومجروحین تقسیم می کند.
پس می بینید که حمایت نکردن رهبران سیاسی هزاره ازبشردوست فقط وفقط علت شخصی وخانوادگی دارد نه منافع مردمی وحق ندادن به هزاره ها وتقسیم 20 درصد قدرت سیاسی واداری بین هزاره ها.
مطرح کردن 20درصد حضور هزاره ها درسیاست ونهاد های مدنی یک مسئله فرعی برای گمراه کردن اذهان ملت است واگر نه، اصل شعار دروغ است چون هم اکنون که خلیلی معاون دوم است وروزی که محقق وزیر پلان بود حضور هزاره ها در سیاست ونهاد های مدنی فقط7درصدبود وهست اما هیچگا نه اعتراض شد ونه به ملت اعلام شد.برعکس هرگاه که خلیلی سخنرانی داشت وضع فعلی را برای جامعه هزاره دوران طلایی خواند.درواقه حضور بیست درصد هزاره ها در سیاست ونهاد های مدنی ازنظر این حضرات یعنی حضور خود واقوام شان در پست های دولتی.
حال ملت باید ازوجدان خود بپرسند که باپدیده رمضان بشردوست چگونه برخورد کنند وبا رهبران سیاسی خود چگونه تعامل نمایند؟
اسدالله جعفری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر