۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

بنام خدا
مزاری شهید شد تا تاریخ را شاهد باشد


بسم رب الشهداء والصدیقین
بنام خدای شهیدان، شهیدانی که در شهادت صادق بودند ومصدق
سلام به خون شهیدان که جاری در رگ رگ زمان است وسرچشمه بقای انسانیت انسان.
سلام به صدقین که صداقت را با خون سرخ شان برپیشانی افق حک کردند تا راه گم نگردد.
وسلام به مزاری، شهید صادق وصادق شهید
سلام به مزاری و یاران صادقش که شعرناب هستی را شاه بیت است وبیت الغزل صداقت ووفا
آری! سلام به مزاری ویاران مزاری.
سلام به گلوی بریده «ابوذر» وپیکر لاله گون «سید علی» یار وفادار «عبدالعلی»
سلام به «ابراهیمی» ها و«اخلاصی» ها که «سیدالشهدای عدالت وآزادی مزاری» را تنها نگذاشتند و«کل ارض کربلا کل یوم عاشورا» را معنا بخشید.
بله! سلام به مزاری وبه ریش پرخون مزاری
سلام به مزاری وشقیقه های برچه خورده مزاری وآخ نگفتن مزاری
درود خدا به مزاری وگل بوسه های ما بر دانه دانه گلزخم سینه بی کینه مزاری.
تهنیت اشرف اولاد آدم« محمد مصطفی(ص) »به مزاری که حمزه ة الشهدای توحید است وعلی محمد
سلام سرخ حسین(ع) به سرخ گل روی مزاری که به دین وملت آبرو داد
سلام ابوالفضل(ع) رشید علی(ع) به مزاری، که فرات افشار یاد آور« اشک ومشک» مزاری است وعلقه جان ما مزارش
آری سلام به مزاری وپانزده همین سال یاد خونین پروازش
وسلام مزاری به شما رهپویان راه مزاری که در قحط سالی مروت ومردانگی،یاد مزاری را گرامی می دارید
سلام مزاری به توا ی خواهر که زینب(س) وار پیغمبر خون مزاری هستی
سلام مزاری به تو ای برادر که سجاد(ع) گونه به رسوایی یزیدان زمان کمر بسته ای
سلام خدا ومزاری به تک تک شمای که در این جمع آمده اید که از مزاری ویاران سرخ روی مزاری یاد کنید تا دیگر گیسوی شهلا پریش نگردد
سینه سکینه دریده نگردد
عصمت چشمان سارا به حراج گذاشته نشود
یزیدیان زمان معجر از سر زینب نگیرد ورقیه بی پدر نگردد واصغر شش ماهه پرپر نگردد.
سلام مزاری به شما وسلام شما به مزاری وزخم های پیکر لاله گون مزاری
سلام شما به مزاری وگلوی عدالت خوان مزاری وزبان سبز بابه مزاری
سلام خدا وخلق خدا به مزاری وحلق سرخ مزاری که حلق او زبان ما بود وگلویش فریادستان عدالت
سلام پاکان عالم به مزاری که پاک ترین رهبر جهان بود وبارانی ترین مرد تاریخ
او مزاری بود ونامش عبدالعلی
«ع» نامش شیرازه عدالت
«ب» نامش برادری
«د» نامش دلیری را روح بود وحماسه را اسطوره وشجاعت را تندس
«ا» نامش الف آزادی بود والف بای دفتر حق خواهی مردم
«ل» نامش «لا» ی نفی بود که او نفی کننده هرگونه برتری خواهی وزور گویی و بی عدالتی بود
«ع» نامش عین عدالت بود وخاتم اجتماع مجتمع بر مدار حق وعدالت
«ل» نامش تاج لیاقت بود وفرهنگ شایسته سالاری ومردم گرایی وبی رنگی
« ی» نامش،«یا»ی یگانگی خدا وخلق خدا بودویکسانی انسان ها در زیست جمعی وحق یکسان در حق شهروندی
آری او مزاری بود ونامش عبدالعلی
راهش راه علی وذولفقار علی درکامش بود
او عبدالعلی بود که چون علی یار مظلومان بود ودشمن ستم گران مستبد تمامیت خواه
آری این چنین بود ای برادر
این چنین بود که مزاری به تاریخ آبرو داد وبه خلق عزت وبه عدالت خواهان درس سرخ
این چنین بود که مزاری، چون زمزم بی آلایش بود وچون کعبه آمال خلق در جست و جوی عدالت وکرامت.
مزاری،خودرا قربانی کرد تاحق بماند
اوخون سرخش را درشریان زمان تزریق نمود تا تاریخ عدالت خواهی قلبش ازتپش نماند
مزاری هزاره بود وهزاره تاریخ را شیرازه شد تا هزاره در گردونه هزاره ها هزاره بمانند
مزاری شهید شد تا تاریخ را شاهد باشد وتاریخ او راشاهد
اوشهید شدتا ماراشاهد باشد ومااورا شاهد
آری اوشهید شد وشاهد تاهمیشه شهید بماند وشاهدباشد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

به نام خالق یکتا.با تشکر از زحماتی که برای بر پایی این سایت فوقالعاده جالب و پر ارزش کشیده اید .ان شاالله که به همین صورت ادامه پیدا کند.با آرزوی موفقیت برای شما0